احساس پوچی چیست

برای مشاوره در مورد احساس پوچی

گاهی احساس پوچی درست در سینه شماست، اما مطمئن نیستید که چگونه به وجود آمده است. آیا غم و اندوه است؟ مالیخولیا؟ کسالت؟ ممکن است کمی از همه آن ها باشد. چنین احساسی غیر معمول نیست. شما ممکن است آن را «احساس پوچی» بنامید، در حالی که شخص دیگری ممکن است آن را چیزی متفاوت بنامد.

آن چه بیش از همه مهم است این است که واقعی و معتبر باشد. اگرچه بسیار زیاد است، اما می توان آن را مدیریت کرد. کشف آن چه در زیر این احساس پوچی نهفته است ممکن است فرآیند ساده ای نباشد، اما امکان پذیر است و اولین قدم توصیه شده به سمت حل آن است. احساس تهی بودن ممکن است چند روز طول بکشد و سپس خود به خود برطرف شود. در این مقاله در مورد احساس پوچی و راه های مقابله با آن صحبت شده است.

علائم احساس پوچی

هنگامی که کمبود معنا را در خود احساس می کنید، ممکن است به عنوان تجربه پوچی توصیف شود. این می تواند به چندین شکل ظاهر شود، مانند احساس جدا شدن از مردم، از دست دادن جهت یا معنای زندگی یا عدم رضایت در روابط یا حرفه شما. از آن جایی که این احساس ممکن است به طور بالقوه شرایط سلامت روان، از جمله افسردگی، اضطراب و اعتماد به نفس ضعیف را بدتر کند، درمان آن مفید است. نادیده گرفتن یا سرکوب این احساسات ممکن است منجر به راهبردهای مقابله ای ناسالم مانند سوء مصرف مواد یا فعالیت های خود ویرانگر شود. با پرداختن به احساس پوچی و غلبه بر آن می توانید زندگی بهتر و کامل تری داشته باشید.

یکی از علائم رایج پوچی این احساس است که زندگی بی معناست. ویکتور فرانکل در سال هایی که در اردوگاه های کار اجباری نازی ها گذرانده بود، نیاز انسان به یافتن معنای زندگی را حتی در دوران سختی، تشخیص داد. در نتیجه او شکل درمانی خود را برای کمک به مردم برای یافتن معنی در هر جنبه ای از زندگی ایجاد کرد و نام آن را لوگوتراپی گذاشت که از کلمه یونانی logos (معنا) گرفته شده است.

پوچی می تواند باعث شود که فرد از نظر عاطفی احساس بی حسی، ناامیدی، انزوا و اضطراب کند. برخی این تجربه را به عنوان یک احساس خالی در سینه خود توصیف می کنند. افراد سعی می کنند این خلاء را به روش های مختلفی پر کنند، اغلب درگیر فعالیت هایی می شوند که در نهایت انجام نمی شوند، مانند خرید اجباری، غذا خوردن یا استفاده از مواد. متأسفانه، فرهنگ مصرف کننده ما اغلب بر احساساتی مانند پوچی سرمایه گذاری می کند که نوید بخش تحقق این یا آن محصول است.

علت احساس پوچی چیست

وقتی احساس پوچی و تهی بودن منظم و طولانی مدت باشد، اغلب نشان دهنده یک موضوع روانی عمیق تر است. احساس پوچی گاهی اوقات می تواند به صورت احساس تنهایی، سردرگمی در مورد زندگی و اهداف خود یا عدم انگیزه برای دنبال کردن هر چیزی در زندگی ظاهر شود. در اینجا برخی دلایل احساس پوچ بودن و تهی بودن مطرح شده است.

تروما

احساس پوچی اغلب به یک تروما یا فقدان مربوط می شود، احتمالا حتی زمانی که مدت ها پیش اتفاق افتاده است. تحقیقات نشان داده است افرادی که در دوران کودکی آزار و اذیت عاطفی را تجربه کرده اند، بیشتر احتمال دارد که احساس پوچی مزمن را گزارش کنند.

تجربه یک ضرر

احساس پوچی نیز معمولا توسط افرادی گزارش می شود که کسی یا چیزی را که دوست دارند از دست می دهند. این ممکن است با مرگ یکی از عزیزان، سقط جنین، جدایی یا حتی از دست دادن شغل مرتبط باشد. در حالی که غم و اندوه یک پاسخ طبیعی به از دست دادن است و شامل احساس پوچی است، این احساسات باید در نهایت شروع به کاهش و کم شدن در طول زمان کنند.

احساس این که چیزی خاموش یا گم شده

گاهی اوقات، احساس پوچی منعکس کننده چیزی است که در زندگی یک فرد اشتباه یا گم شده است، از جمله ماندن در شغل، رابطه یا مکانی که دیگر احساس نمی کند با آن ارتباط برقرار کند.

اختلال خلقی یا اختلال شخصیت

گاهی اوقات احساس پوچی منعکس کننده یک موضوع روانی درونی است، مانند یک اختلال خلقی یا یک اختلال شخصیت. از آن جایی که پوچی برای توصیف تعدادی از احساسات مختلف و تجربیات ذهنی استفاده می شود، علل داخلی و خارجی مختلفی وجود دارد که می تواند ریشه این موضوع باشد.

مکانیسم های مقابله ای ناسالم در یک دوره زمانی

اغلب افرادی که تجربه ای دردناک یا آسیب زا مانند سوء استفاده یا از دست دادن یکی از عزیزان خود را گذرانده اند، راه هایی برای مقابله با ان ها ایجاد می کنند که همیشه سالم نیستند. برای مثال افراد ممکن است احساسات خود را با مواد مخدر، الکل، رابطه جنسی، یا حتی با انداختن خود به محل کار یا یک رابطه جدید سرکوب یا بی حس کنند، به جای این که با آن رو به رو شوند. افراد معمولا نمی توانند به طور انتخابی احساسات دشوار را بدون تاثیر گذاری بر احساسات مثبت خود سرکوب کنند، بنابراین منطقی است که گاهی احساس تهی بودن داشته باشند.

معایب احساس پوچی مزمن

گاهی اوقات احساس تهی بودن و پوچی مقطعی بوده و بعد از مدتی از بین می رود، اما گاهی هم ماندگار بوده و تا مدت ها فرد را آزار می دهد. بنابراین معایب احساس پوچی نیز بیشتر می شود که در اینجا برخی شرح داده شده است.

از دست دادن ارتباط با خود

این غیر عادی نیست که کسی هر چند وقت یکبار ارتباط خود را از دست بدهد. فقدان بینش نسبت به خودتان ممکن است منجر به احساس پوچی طولانی مدت شود. برخی از مردم این را "زندگی بدون هدف" می نامند. این بدان معنی است که ممکن است در مورد نوع فردی که هستید یا کسی که می خواهید تبدیل شوید، شفافیت نداشته باشید. نداشتن اهداف یا رویا های مشخص برای دستیابی نیز می تواند باعث احساس پوچی شود. از دست دادن ارتباط با خودتان می تواند ناشی از شرایط بسیار بدی باشد. به عنوان مثال، یک رابطه آسیب زا یا یک شغل سخت.

تجارب حل نشده گذشته

گاهی اوقات، احساس مالیخولیا ممکن است با یک روند طولانی سوگواری مرتبط باشد که هنوز آن را بررسی نکرده اید. به عنوان مثال، یک تجربه دردناک حل نشده در دوران کودکی یا احساس رها شدن از سوی یکی از اعضای خانواده. هنگامی که ما آشکارا صحبت نمی کنیم یا احساساتی را که برای مدت طولانی با ما بوده اند بررسی نمی کنیم، ممکن است به روش های دیگری ظاهر شوند. حتی اگر بسیار طاقت فرسا و دردناک باشد، فکر کردن و صحبت کردن در مورد رویداد های مهم گذشته که باعث اندوه شما شده اند ممکن است به شما در پردازش آنها کمک کند. بسته به اینکه چقدر نسبت به این رویدادها احساس قدرت می کنید، انجام این فرآیند با یک متخصص سلامت روان بسیار توصیه می شود.

مراقب خودت نیستی

برای برخی افراد، مراقبت از دیگران ممکن است در اولویت باشد. این می تواند باعث شود که آنها نیاز های خود را برای مدت طولانی کنار بگذارند. این به نوبه خود ممکن است منجر به احساس پوچی شود. ممکن است احساس کنید که شاد کردن دیگران شما را نیز خوشحال می کند. حتی اگر چنین باشد، مهم است که در نظر بگیرید که حمایت از دیگران منحصر به حمایت از خودتان نیست.

همه از جمله شما به حمایت و مراقبت نیاز دارند. اغلب، هنگامی که نیازهای شما برآورده می شود، برای کمک و حمایت از دیگران نیز مجهز تر می شوید. کیتلین اسلایت، یک درمانگر ازدواج و خانواده، توضیح داد که رها کردن خود، گوش ندادن به امید ها و خواسته های خود، می تواند باعث شود احساس پوچی کنید.

توجه نکردن به نیازهای شما می تواند منجر به اضطراب، احساس گناه و احساس شرم شود. این علائم ممکن است همان چیزی باشد که شما آن را "احساس پوچی" می نامید. مدت زمانی که در رسانه های اجتماعی می گذرانید نیز ممکن است بر احساس شما تاثیر بگذارد و می تواند به احساس پوچی دامن بزند. در بسیاری از موارد، صفحه هایی که در رسانه های اجتماعی دنبال می کنید ممکن است سبک زندگی واقعی یا یک زندگی یا ظاهر کامل را به تصویر بکشند. این می تواند شما را به مقایسه خود سوق دهد و به ناچار زندگی شما را برجسته کند.

احساس پوچی چیست

راه های مقابله با احساس پوچ بودن

اگر متوجه تغییری در خود شده اید، طبیعی است که احساس نگرانی کنید. شناخت این احساس و پرداختن به آن اولین گام برای احساس بهتر است. اگر احساس پوچی می کنید، مراجعه به یک متخصص سلامت روان می تواند کمک کننده باشد. یک درمانگر می تواند به شما کمک کند تا احساسات خود را حل کنید، علت پوچی را کشف کنید و آن را به روشی که بهترین کار را برای شما انجام می دهد، درمان کنید.

یافتن راه هایی برای متوقف کردن احساس پوچی ممکن است به علت آن بستگی داشته باشد. به عنوان مثال، اگر بعد از تروما احساس بی حسی می کنید، ممکن است نیاز به پردازش این رویداد خاص داشته باشید. اگر برای مدت طولانی احساس پوچی کرده اید، روان درمانی می تواند به شما کمک کند تا برخی از دلایلی که شما را به اینجا رسانده است را آشکار کنید.

طبیعی است که گاهی اوقات به رویداد ها یا فعالیت های خاصی روی آورید تا به احساس خود فکر نکنید. برای مثال، ممکن است تمایل داشته باشید که با دوستان خود بیرون بروید یا شب را با بازی های ویدیویی بگذرانید. به شما پیشنهاد می شود که با این میل مبارزه کنید و در عوض در زمان خود صرفه جویی کنید تا با خودتان باشید و به درون خود نگاه کنید. این ممکن است شامل کشف خواسته ها، ترس ها، امید ها و رویا های شما باشد.

از آنجایی که فعالیت های مختلف برای افراد مختلف کار می کنند، ممکن است متوجه شوید که مدیتیشن، نوشتن یا ورزش به شما کمک می‌کند تا دوباره تمرکز کنید. ممکن است در ابتدا احساس ناراحتی کنید، اما هر چه بیشتر تمرین کنید که وقت و انرژی خود را اختصاص دهید و از خود مراقبت کنید، این احساسات پوچ کمتر حضور خواهند داشت.

همچنین می توانید یک تایمر برای 5 دقیقه تنظیم کنید و متوجه شوید که در حال حاضر چه احساسی دارید. ممکن است بخواهید بنویسید "بی حوصله" یا "حواس پرت" یا "کنجکاو". پیشنهاد می شود که اگر برای نام گذاری احساسات خود مشکل دارید، «فهرست احساسات» را پیدا کنید. تمرین هر روزه این کار ها می تواند به شما کمک کند تا برای کاوش های عمیق تر و طولانی تر در خود تلاش کنید. نوشتن احساسات نیز به شما کمک می کند.