طلاق در میانسالی

برای مشاوره در مورد طلاق در میانسالی

تحقیقات کمی در مورد طلاق در میانسالی انجام شده است، علیرغم این واقعیت که میزان طلاق برای افراد 50 ساله و بالاتر بین سال های 1990 تا 2010 دو برابر شده است. گریزی از این واقعیت نیست که بیشتر افراد در سنین میانسالی، در 40 تا 60 سالگی، که 15، 20 یا 33 سال با هم بوده اند، ناگهان خود را در دادگاه طلاق می بینند.

علائم و واکنش های رفتاری مرتبط با بحران میانسالی قطعا می تواند منجر به طلاق شود. چه شما بحران میانسالی را تجربه می کنید، چه شریک زندگی تان، مهم است که بفهمید بحران میانسالی چیست، چه چیزی باعث آن می شود و چگونه می توانید از فروپاشی ازدواج خود به دلیل آن جلوگیری کنید. در این مقاله در مورد طلاق در میانسالی صحبت شده است.

علت طلاق در میانسالی

احتمالا عوامل زیادی وجود دارد که باعث می شود زوج های مسن تر در حال حاضر بیشتر از نسل های قبلی طلاق بگیرند. یک دلیل این است که معنای ازدواج تغییر کرده است. نسخه فرهنگی یا انتظارات ما برای موفقیت زناشویی در طول زمان تغییر کرده است. یک ازدواج خوب اکنون با سوالاتی مانند آیا این ازدواج باعث خوشحالی من به عنوان یک فرد می شود؟ و آیا ازدواج من به خودشکوفایی من کمک می کند؟ همراه است. اگر پاسخ منفی است، ممکن است طلاق به عنوان یک راه حل قابل قبول تلقی شود.

همچنین، اکنون زنان بیشتری از نظر اقتصادی مستقل تر هستند و به زنان راهی جایگزین برای خروج از ازدواج ناخوشایند می دهد که ممکن است زنان نسل های قبل این گزینه را در دسترس خود ندیده باشند. طلاق در افراد میانسال ممکن است بیش از هر زمان دیگری در تاریخ رایج باشد، به یک دلیل ساده، مردم بیشتر عمر می کنند. اگر تا 65 سالگی زنده بمانید، ممکن است 20 سال دیگر زنده بمانید، که زمان زیادی برای گذراندن با کسی است که دیگر از او راضی نیستید.

از دلایل دیگر طلاق در دوران میانسالی، می توان به خیانت یکی از طرفین، تغییر خواسته ها، تموم شدن دوران فرزندپروری و علاقه به تغییر سبک زندگی پس از آن باشد و یا حتی گاهی به دلیل بحران میانسالی و یا یائسگی در زنان رابطه زناشویی دچار مشکل شده و یکی از طرفین یا هر دو درخواست جدایی می کنند.

بحران میانسالی می تواند منجر به علائم ناراحت کننده و متعاقبا طلاق شود، اگر به روش های سالم پردازش نشود. در حالی که بحران میانسالی می تواند منجر به طلاق شود، راه هایی وجود دارد که شما و شریک زندگی تان می توانید برای تقویت رابطه تان با یکدیگر همکاری کنید، البته اگر هر دوی شما همدل باشید.

طلاق بحران میانسالی طلاقی است که مستقیما به یک یا هر دو شریک زندگی مرتبط است که بحران میانسالی را تجربه می کنند. در حالی که طلاق ممکن است راه حلی برای همه چیزهایی باشد که به نظر می رسد رابطه اشتباه پیش می رود، کسانی که این تصمیم را به صورت تکانشی می گیرند اغلب بعدا پشیمان می شوند.

طلاق در میانسالی زنان

برای زنانی که در میانسالی طلاق می گیرند، تقریبا همه چیز در زندگی آنها تغییر می کند. به خصوص اگر یک مادر خانه نشین بودید و شغلی برای خودتان ایجاد نکردید، طلاق می تواند از نظر مالی فاجعه بار باشد. در واقع آمار نشان می دهد که زنان تقریبا همیشه پس از طلاق از نظر مالی بدتر هستند و مردان تقریبا همیشه پس از یک مرحله سازگاری پس از طلاق وضعیت بهتری دارند.

یکی از دلایلی که طلاق برای یک زن در میانسالی بیشتر چالش برانگیز است این است که او اغلب شغلی برای ادامه دادن ندارد. مردان هنوز هم در حین طلاق و پس از طلاق هر روز سر کار می روند که بخش عمده ای از هویت آنهاست. آنها همچنان همان فعالیت های بعد از کار را مانند قبل انجام می دهند. ارتباطات اجتماعی آنها به احتمال زیاد مختل نمی شود.

طلاق در میانسالی

از سوی دیگر زنان اغلب مجبورند شغلی برای کمک به زندگی خود پیدا کنند. اگر برای مدت طولانی از محل کار خارج شده باشند، اغلب مجبورند به مدرسه برگردند یا دوباره آموزش ببینند. با تغییراتی که در فناوری با چنین سرعتی اتفاق می افتد، زنان اگر کار نکرده باشند تقریبا همیشه عقب هستند.

زنان معمولا هنوز مسئولیت بیشتری در قبال کودکان بزرگتر دارند که می تواند به معنای مراقبت اضافی از کودک باشد که به معنای زمان و هزینه کمتر داشتن است. زنان همچنین باید مسئولیت کارهایی را که ممکن است شوهرانشان انجام داده باشد بر عهده بگیرند، مانند تعمیرات ماشین، تعمیرات خانه و کارهای حیاط که همگی می توانند بار اضافی باشند.

طلاق در میانسالی مردان

مردان اغلب کسانی هستند که دچار بحران میانسالی می شوند و نگران پیر شدن هستند و احساس می کنند زندگی آنها را پشت سر گذاشته است. آن ها حاضرند همسران طولانی مدت را کنار گذارند تا چیزی را که فکر می کنند گم شده است، بیابند. به علاوه مردان میانسال مطلقه اغلب برای بسیاری از زنان 30 ساله که به دنبال کسی هستند که از نظر مالی از آنها مراقبت کند، شکار عالی محسوب می شوند.

مردان میانسال اغلب روابط یا شرکای ازدواجی پیدا می کنند که از نظر سنی به فرزندانشان نزدیکتر هستند تا به سن خودشان. زنان جدید معمولا از نظر وضعیت نیز پایین تر از آنها هستند. همه اینها در حالی که همسر سابق آنها هنوز در وضعیت شوک است و متعجب است که چه اتفاقی افتاده است. بنابراین معمولا مردان با ازدواج دوم و حفظ شرایط مالی خود راحت تر با طلاق در میانسالی کنار می آیند.

راه های جلوگیری از طلاق در میانسالی

در ارتباط ماندن و رشد کردن با همسر یا شریک طولانی مدت خود می تواند به شما کمک کند تا در هر سنی با هر چیزی که زندگی شما را به راه می اندازد، بهتر کنار بیایید. در اینجا راه های جلوگیری از طلاق در دوره میانسالی ذکر شده است.

به یاد داشته باشید که چه چیزی باعث شد عاشق شریک زندگی خود شوید.

وقتی سال ها با کسی هستید، ممکن است ویژگی های مثبت او را نبینید و در عوض روی همه کارهایی که انجام می دهند که آزاردهنده یا ناامیدکننده هستند تمرکز کنید. یک روانشناس می گوید من زوج ها را تشویق می کنم که به این فکر کنند که چرا برای اولین بار عاشق یکدیگر شدند و چه چیزی را در مورد شخص دیگر جذاب و دلنشین می دانستند. با یادآوری اینکه آن شخص چه کسی بود و چه احساسی در شما ایجاد کرد، می توانید به برانگیختن میل و هیجان کمک کنید.

در مورد شریک زندگی خود کنجکاو شوید.

وقتی برای اولین بار عاشق شخصی می شوید، بسیار کنجکاو هستید که او به چه فکر می کند و چه احساسی دارد، اما زوج هایی که برای مدت طولانی ازدواج کرده اند ممکن است آن را از دست بدهند. کنجکاوی زمانی است که من به شما به عنوان یک شخص علاقه نشان می دهم بدون اینکه لزوما توسط چیزی که نیاز دارم هدایت شود. این واقعا در یک رابطه مهم است.

کنجکاو بودن برای روابط خوب است، زیرا به شما کمک می کند گوش کنید و بازتر باشید. وقتی شریک زندگی شما با شما صحبت می کند، به جای اینکه فکر کنید چه زمانی تمام می شود تا بتوانید یک داستان یا نظر خود را مداخله کنید، سعی کنید بپرسید، می توانید در مورد آن بیشتر به من بگویید؟ وقتی شما تمام توجه خود را به همسرتان می دهید، احساس ارزشمندی و امنیت می کند و باعث تقویت پیوند بین شما دو نفر می شود.

به مرز ها احترام بگذارید.

با توجه به اینکه کار، مدرسه و بسیاری از جنبه های دیگر زندگی خانگی می توانند زیر یک سقف باشند، مرزهای خوب بیش از همیشه برای جلوگیری از طلاق در میانسالی مهم هستند. اگر شریک زندگی تان وسط چیزی است و شما به سمت او می روید و شروع به صحبت می کنید، حتی اگر برای تعریف و تمجید از او باشد طرف مقابل می تواند این را به عنوان وقفه ای در آنچه فکر یا احساس می کرد تلقی کند.

اگر می خواهید تعارضات و اختلافات زناشویی را کاهش دهید و احتمال اینکه شریکتان به حرف های شما گوش کند را افزایش دهید، ابتدا با او تماس بگیرید. تعامل ها را با پرسیدن از شریک زندگی تان شروع کنید، آیا الان زمان خوبی است؟ و به او فرصتی برای پاسخ دادن بدهید و اگر گفتند نه، به این پاسخ احترام بگذارید.

کار های جدید برنامه ریزی کنید.

اگرچه ازدواج های طولانی می تواند به معنای سال ها تجربه مشترک باشد که شما را به هم نزدیک تر می کند، اما این خطر نیز وجود دارد که در نهایت به یک رکود برسید. اگر همیشه دوستان مشابهی را می بینید و به مکان های مشابهی می روید، تغییر اوضاع می تواند رابطه شما را بهبود بخشد.

او می گوید، تجربیات جدید چیزی برای به اشتراک گذاشتن و پیوند دادن به شما می دهد. به گفته دانشگاه هاروارد، حتی تحقیقاتی وجود دارد که نشان می دهد چرا یک تجربه جدید ممکن است به رابطه شما کمک کند. وقتی عاشق می شوید، افکار مداوم و هیجان در مورد شریک جدیدتان می تواند مغزتان را با دوپامین و نوراپی نفرین پر کند، همان مواد شیمیایی مغز که هنگام امتحان کردن یک فعالیت جدید آزاد می شوند.

یک مطالعه کوچک منتشر شده در مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی نشان داد که بعد از 10 هفته از شب های قرار ملاقاتی یک بار در هفته، زوج هایی که قرارهای هیجان انگیزتر یا بدیع تری داشتند نسبت به زوج هایی که قرارهای معمولی تری داشتند افزایش قابل توجهی در رضایت و موفقیت زناشویی نشان دادند.

آنچه را که می خواهید درست درخواست کنید.

برای پیشگیری از طلاق در میانسالی اگر چیزی متفاوت از شریک زندگی خود می خواهید، درخواست کنید. خواه این یک درخواست ساده در مورد کارهای خانه باشد یا چیز مهم تری مانند اینکه چقدر دوست دارید رابطه جنسی داشته باشید، درخواست کنید تا فرد بداند چه کاری انجام دهد. این مفیدتر و درک آن آسانتر از این است که به شما بگویند کار اشتباهی انجام می دهید یا اینکه باید انجام کاری را متوقف کنید.

اگر از نظر جنسی راضی نیستید، در مورد آن صحبت کنید.

اگر یکی از همسران به اندازه دیگری به رابطه جنسی علاقه مند نیست، اگر احساس می کنید رابطه جنسی نسبت به قبل احساس رضایت کمتری دارد، مشکل را نادیده نگیرید. صحبت با یک متخصص، مانند یک سکس تراپیست، می تواند به شما کمک کند تا وضعیت و چگونگی بهبود آن را روشن کنید. زوجین باید سعی کنند تا حد امکان با یکدیگر از نظر خواسته هایشان شفاف باشند. هر فرد باید قبل از شروع کار بر روی راه حل ها، احساس کند که خواسته ها و نیازهای جنسی او تایید شده است.