بسیاری از زوج هایی که برای زوج درمانی حاضر می شوند در انتهای طناب ارتباطی خود قرار دارند. سال هاست که مشکلات و رنجش ها در حال انباشته شدن است. شریکی که بیش از همه مضطرب است شکایات زیادی دارد و مقدار زیادی دلتنگی دارد و یا می گوید: «یک فرصت داریم که این موضوع را تغییر دهیم» یا «من تمام شده ام و می خواهم جدا شوم یا طلاق بگیرم».
ممکن است شریک زندگی آنها بداند که اوضاع خوب نبوده است یا نداند، اما آنها اغلب از عصبانیت و شکایت شریک زندگی خود غافلگیر می شون که چرا الان در مورد اتفاقی که 20 سال پیش افتاده صحبت می کنید؟ یا هر نوع مسئله دیگری، یکی از نکات مهم برای جلوگیری از این اتفاقات شناخت مراحل پایان یک رابطه است که در این مقاله در مورد آن و راه های جلوگیری از پایان رابطه صحبت شده است.
مراحل پایان یک رابطه
خراب شدن و تمام شدن یک رابطه ناگهانی اتفاق نمی افتد، بلکه معمولا پس از سال ها ناامیدی، اختلافات زناشویی و زبان زدگی رخ می دهد. در ادامه مراحل پایان یک رابطه شرح داده شده است.
1رد شدن از مسائل
مرحله اول پایان رابطه این است که شما در حال قرار گذاشتن هستید، کامران همیشه دیر می دود و بی نظم است. سارا به سختی کارهایی را که می گوید قرار است انجام دهد دنبال کند. شما مشکل خود را مطرح می کنید و آنها عذرخواهی می کنند و شما به دلیل استرس یا علاقه زیاد از آن به راحتی گذر می کنید یا چیزی نمی گویید در حالی که باید در مورد مشکلات و مسائل خود بیشتر صحبت کنید و به راه حل برسید.
2درگیر تفکر جادویی شدن
شما با هم زندگی کرده و ازدواج می کنید اما مشکلات همچنان ادامه دارد، تاخیر و بی نظمی کامران نه تنها شددی تر شده، بلکه مختل کننده است. بد قولی سارا باعث می شود احساس کنید که او غیرقابل اعتماد است یا برایش اهمیتی ندارد. این جایی است که شما درگیر تفکر جادویی مرتبط با دوران کودکی می شوید، اگر بچه دار شویم شاید این مشکلات حل شود، نه اینکه کامران را در مورد دیرکرد و عادت هایش شکار کنم، یا با سارا واضح تر و صبورتر باشم. آنها تغییر می کنند و از انجام کاری که انجام می دهند دست می کشند. اگر در مورد مشکلات صحبت شود و قرار داد بین دو طرف گذاشته شود، این مشکلات ادامه دار نمی شود.
3تغییر تمرکز
بنابراین به مرور شما به سمت برنامه دوم حرکت می کنید: به جای تمرکز بر تغییر آنها، تصمیم می گیرید روی آن قسمت های دیگر زندگی خود تمرکز کنید که می توانید کنترل کنید، بچه ها و کارتان. هر دوی شما کمتر در ارتباط هستید، گاهی اوقات احساس می کنید هم اتاقی هستید، یا بدتر از آن، اساسا زوج بودن را متوقف کنید و مامان و بابا شوید. همه این ها روی هم جمع شده و در ذهن شما سرکوب می شود، در حالی که این احساسات و افکار سرکوب شده در آینده شما را گیر می اندازد.
4تغییر کردن شما
زمان می گذرد. با نگاه کردن به گذشته، متوجه می شوید که اکنون چقدر با جایی که هر دو شروع کرده اید متفاوت هستید. تو بی قراری؛ از سازش کردن، احساس تنهایی و نگرفتن آنچه اکنون نیاز دارید خسته شده اید. زندگی بزرگ تر شما در حال تغییر است، بچه ها بزرگ تر و مستقل تر هستند یا خانه را ترک کرده اند. شما آگاه هستید که زمان در حال اتمام است.
5افزایش درگیری و فاصله
رابطه روی طناب است، در حال مرگ است. هر دوی شما در حال رفتن به حالت خودکار و فرسودگی هستید. هر چه شما را کنار هم نگه می دارد دیگر کار نمی کند. شما به نتیجه عاطفی خود رسیده اید. شما در مورد شریک دیگری، زندگی دیگری خیال پردازی می کنید. مطمئن نیستید که با مشاوره می تواند تغییر کند یا می خواهید امتحان کنید. ایجاد نارضایتی و انبوه مشکلاتی که در زیر قالی وجود دارد، تاثیر خود را گذاشته است، اگرچه آن لحظات گاه به گاه ارتباط شما را از تعادل هم خارج می کند.
6افزایش درگیری و فاصله
شما واقعا زندگی های موازی دارید یا به همدیگر ضربه می زنید و در مورد اینکه واقعیت چه کسی درست است بحث می کنید. شما احساس قدرت بیشتری می کنید و بیشتر آگاه هستید که نمی توانید به این کار ادامه دهید. بحران میانسالی سر خود را بالا می برد.
7اقدام برای پایان رابطه
شما به دنبال آپارتمان می گردید، در مورد جدایی صحبت می کنید یا آخرین فرصت مشاوره. صحبت های به ظاهر ناگهانی در مورد پایان دادن به رابطه، طرف مقابل را شوکه می کند و آنها را وادار می کند تا بهتر عمل کنند. شما بدبین و خسته هستید. راه حل دیگر اصلاح نیست، بلکه یک بازسازی اساسی است. رابطه قدیمی مرده است.
جلوگیری از پایان یک رابطه
هر زمان جلو ضرر رو بگیرید، منفعت به دنبال دارد، بنابراین اگر فکر می کنید در هر یک از مراحل گفته شده قرار دارید، راه های زیر برای جلوگیری از پایان رابطه عاطفی به شما کمک می کند.
ارتباط برقرار کنید.
برای جلوگیری از پایان یک رابطه ارتباط مهم است. اگر متوجه شدید که وقتی سعی می کنید احساسات خود را به شریک زندگی خود منتقل کنید، همیشه منجر به مشاجره می شود، سعی کنید احساسات خود را یادداشت کنید. آنچه نوشته اید را بخوانید. اگر چیزهایی پیدا کردید که فقط مشکلات جزئی و بدون اعتبار واقعی هستند، آنها را حذف کنید. سعی کنید مفهوم پشت کلمات خود را پیدا کنید.
به عنوان مثال، حسادت، آیا حسادت می کنید که می دانید او خیانت می کند یا عمیق تر می شود؟ آیا کسی در گذشته به شما خیانت کرده و اکنون به کسی اعتماد ندارید؟ آیا شریک زندگی شما آنچه را که برای احساس امنیت نیاز دارید به شما می دهد؟ وقتی متوجه شدید که احساسات از کجا می آیند، می توانید مشکل را برطرف کنید.
در برابر اتهام زدن مقاومت کنید.
بدون اینکه حالت تدافعی داشته باشید با آرامش به همسرتان نزدیک شوید. مشکل را به او بگویید تا متهم نشوید وگرنه آنها حالت تدافعی خواهند گرفت و بله، در نهایت به مشاجره خواهید رسید. اگر فکر می کنید نوشتن آن در نامه آسان تر است، این کار را انجام دهید. تا زمانی که آن ها آن را می خوانند آن را ترک کنید تا روی آنها معلق نمانید و منتظر واکنش آنها باشید. اجازه دهید آنچه شما گفته اید را پردازش کنند. باز هم متهم نباشید. به آنها بگویید که می خواهید رابطه خود را بهتر کنید. پیشنهاد هایی برای هر دوی خود داشته باشید، نه فقط آنها. مطمئن شوید که مشکل اصلی را می دانید و فقط یک علامت را ذکر نمی کنید.
توهین نکنید.
در هنگام مشاجره از توهین به شریک زندگی خود خودداری کنید. دعوای بی ادبانه می تواند به سرعت تبدیل به یک عادت شود و در نهایت کسی چیزی می گوید که طرف مقابل نمی تواند فراموش کند یا بدتر از آن، او را ببخشد ببخشد.
کمی زمان بخواهید.
برای جلوگیری از جدایی خود، از مشکل پیشی بگیرید. شریک زندگی خود را کنار بکشید تا صحبت کنید. آنها را از سوء ظن خود در مورد جدایی قریب الوقوع آگاه کنید و از آنها زمان بخواهید تا اوضاع را اصلاح کنید. بر روی یک چارچوب زمانی توافق کنید. ممکن است چیزی شبیه این بگویید: «من احساس می کنم که دارید برای جدایی از من آماده می شوید. آیا می توانید لطفا به ما زمان بدهید تا تلاش کنیم و اوضاع را درست کنم؟ آیا می توانیم یک ماه دیگر به آن فرصت دهیم؟» شما همچنین می توانید از این زمان اضافی برای کمی فکر کردن و تصمیم گیری در مورد اینکه آیا واقعا ایده خوبی برای ادامه رابطه است استفاده کنید.
نارضایتی خود را برطرف کنید.
هنگامی که شما و شریک زندگی تان برای خودتان وقت گذاشتید، دوباره با هم صحبت کنید تا مهارت های حل تعارض خود را تمرین کنید. نگاهی بیندازید که کدام بخش از رابطه کار نمی کند و برای یافتن راه حل با هم کار کنید. اگر هر دو شریک لیستی از شکایات اصلی خود را در رابطه تهیه کنند، این مرحله ممکن است آسان تر شود. این کار را با تعریف واضح و دقیق مشکل انجام دهید. سپس، به طور جداگانه، برخی از راه حل های ممکن برای مسائل موجود در فهرست خود را طوفان فکری کنید.
از عبارات "من" استفاده کنید.
بسیاری از درگیری ها را می توان با تغییر روش صحبت کردن با همسرتان حل کرد. استفاده از جملات با ضمیر "شما" احساس اتهام می دهد و آنها را مجبور به دفاع از خود می کند. وقتی از جملات «من» استفاده می کنید، می توانید احساسات خود را بدون اینکه شریکتان را حالت تدافعی نشان دهید، بیان کنید. جمله «من» ممکن است به این صورت باشد: « من وقتی دیر بیرون می روی نگران تو هستم. اگر برای چک کردن تماس بگیرید، احساس خیلی بهتری به من می دهد.
زمینه مشترک پیدا کنید.
در بیشتر موارد، شما و شریک زندگیتان باید بتوانید موضوعی را پیدا کنید که متقابلا در مورد آن توافق دارید. از آن به عنوان یک معیار برای حل تعارض خود استفاده کنید. به دنبال نقطه مشترکی باشید که به هر دوی شما امکان می دهد نیازهای خود را برآورده کنید. چه چیزی هر دو شما می خواهید و چگونه می توانید برای رسیدن به آن تغییرات ایجاد کنید؟ با استفاده از مثال قبلی، شاید شریک زندگی شما آنقدر درگیر گذراندن وقت با دوستانش شده باشد که فکر نمی کند باید با شما تماس بگیرد. ارسال یک پیام متنی سریع برای اعلام حضور ممکن است به حل مشکل از هر دو طرف کمک کند.
به مشاوره زوجین مراجعه کنید.
اگر شما دو نفر فاقد مهارت های ارتباطی و حل تعارض لازم برای مدیریت مشکلات رابطه خود هستید، مراجعه به مشاور ممکن است برای جلوگیری از تمام شدن رابطه کمک کننده باشد. صحبت کردن درباره مشکلات خود با یک متخصص با تجربه ممکن است به شما کمک کند راه های موثرتری برای مقابله با آنها بیاموزید. علاوه بر این، مراجعه به یک درمانگر ممکن است به شما کمک کند تا متوجه شوید که برخی از مشکلات در رابطه شما قابل حل نیستند یا اینکه شما و همسرتان با هم سازگار نیستند. این ممکن است تاییدیه ای باشد برای اینکه جدا شوید.
التماس نکنید.
اگر فکر می کنید که شریک زندگی شما به جدایی فکر می کند، می توانید برای نجات رابطه خود اقدام کنید. با این حال التماس راه حل نیست. التماس فقط باعث از بین رفتن احترام شما می شود. به علاوه، اگر تمام کاری که می کنید برای ماندن آن ها باشد، مطمئنا این کار را می بینند و به زودی دوباره آماده رفتن خواهند شد.
به یکدیگر یادآوری کنید که چرا عاشق هم شدید.
تعریف کردن از هم، هدیه دادن، یا حرکات کوچک عشق و قدردانی می تواند راه درازی برای احیای رابطه شما داشته باشد. با توجه به کارهای کوچکی که در اوایل انجام دادید، روی نزدیک شدن تمرکز کنید، اما ممکن است با گذشت زمان شروع به غفلت کرده باشید.
سوالات متداول
1- مراحل پایان یک رابطه چیست؟
خراب شدن و تمام شدن یک رابطه ناگهانی اتفاق نمی افتد و مراحلی دارد که در متن مقاله به طور کامل شرح داده شده است.
2- راه های جلوگیری از پایان یک رابطه چیست؟
ارتباط مهم است و شما باید بدون اتهام زدن و دعوا و لجبازی با همسر خود صحبت کنید که در متن مقاله توضیح داده شده است.
3- تاثیر مشاوره برای جلوگیری از پایان رابطه چیست؟
اگر شما دو نفر فاقد مهارت های ارتباطی و حل تعارض لازم برای مدیریت مشکلات رابطه خود هستید، مراجعه به مشاور ممکن است کمک کننده باشد که در متن مقاله شرح داده شده است.