"من اینجا چه کار می کنم؟"، "من به اینجا تعلق ندارم."، "من کلاهبردار هستم و دیر یا زود همه متوجه خواهند شد." این جملات معمولا مربوط به فردی که مبتلا به سندروم ایمپاستر است. اگر تا به حال در محل کار، خود را یک شیاد احساس کرده اید، تنها نیستید. یک بررسی در سال 2019 از 62 مطالعه در مورد سندرم ایمپاستر نشان داد که 9 تا 82 درصد از افراد گزارش می دهند که در برخی مواقع افکاری در این راستا داشته اند.
تحقیقات اولیه که این پدیده را بررسی میکرد، عمدتا بر زنان موفق متمرکز بود. با این حال، بعدا مشخص شد که این سندروم می تواند هر کسی را در هر حرفه ای، از دانشجویان فارغ التحصیل گرفته تا مدیران ارشد، تحت تاثیر قرار دهد. سندروم ایمپاستر، که سندرم خود ویرانگری نیز نامیده می شود، شامل احساس شک به خود و بی کفایتی شخصی است که علیرغم تحصیلات، تجربه و دستاوردهای شما همچنان ادامه دارد. در این مقاله بیشتر در مورد آن صحبت شده است.
سندرم ایمپاستر چیست
سندرم ایمپاستر تجربه روانشناختی است که با وجود هر موفقیت واقعی که به دست آورده اید، احساس می کنید شبیه یک آدم ساختگی یا فیک هستید. این می تواند در زمینه کار، روابط، دوستی ها یا به طور کلی ظاهر شود. این یک پدیده بسیار رایج و ناامید کننده است زیرا ما را از اعتماد به نفسی که به دست آورده ایم و سزاوار آن هستیم باز می دارد.
اگر متوجه شوید که به طور مداوم دچار شک به خود هستید، ممکن است به سندرم ایمپاستر مبتلا ده باشید، حتی در مناطقی که معمولا در آنها برتری دارید. گفتگو با خود. علائم اضطراب و افسردگی اغلب با سندرم ایمپاستر همراه است. این مشکل یک بیماری روانی قابل تشخیص نیست. در عوض، این اصطلاح معمولا به طور محدود برای هوش و موفقیت به کار می رود، اگرچه پیوند هایی با کمال گرایی و زمینه اجتماعی نیز دارد. روانشناسان سوزانا ایمز و پائولین رز کلنس برای اولین بار از این اصطلاح در دهه 1970 استفاده کردند.
طعنه آمیز این است که افراد مبتلا به سندرم ایمپاستر اغلب افراد بسیار موفق و تاثیرگذار هستند. در بیرون، هیچ دلیل آشکاری وجود ندارد که آنها احساس کنند یک شیاد هستند، و با این حال آنها هنوز هم این احساس را دارند. این همان چیزی است که آن را به یک پدیده روانشناختی چالش برانگیز تبدیل می کند که باید تشخیص داده شود. سندروم فریبنده نه تنها می تواند بر احساسات درونی شما در مورد کار یا ارزش شخصی تان تاثیر بگذارد، بلکه می تواند در واقع بر نحوه برخورد شما با پروژه ها، روابط یا هر حوزه دیگری که در آن احساس ناامنی می کنید، تاثیر بگذارد.
انواع سندروم ایمپاستر چیست
بر اساس تحقیقات دکتر والری یانگ، متخصص سندرم ایمپاستر و یکی از بنیانگذاران موسسه سندرم ایمپاستر، آن را می توان به پنج نوع اساسی تقسیم کرد. به گفته محقق دکتر والری یانگ، پنج نوع فریبکار وجود دارد:
کمال گرا
این نوع از سندرم ایمپاستر شامل این باور است که تا زمانی که کامل نبودید، می توانید بهتر عمل کنید. شما احساس می کنید یک شیاد هستید زیرا ویژگی های کمال گرایانه شما باعث می شود باور کنید که آنقدرها که دیگران فکر می کنند خوب نیستید.
متخصص
متخصص احساس می کند که یک فریبکار است زیرا همه چیزهایی را که باید در مورد یک موضوع خاص بداند نمی داند، یا در هر مرحله از یک فرآیند تسلط نداشته است. از آنجا که چیزهای بیشتری برای یادگیری وجود دارد، آنها احساس نمی کنند که به رتبه "متخصص" رسیده اند.
نابغه طبیعی
در این نوع سندروم ایمپاستر، ممکن است احساس کنید که کلاهبردار هستید، فقط به این دلیل که باور ندارید که ذاتا باهوش یا شایسته هستید. اگر بار اول چیزی را درست به دست نیاورید یا برای تسلط بر یک مهارت بیشتر طول بکشد، احساس می کنید که یک شیاد هستید.
تکرو
همچنین ممکن است اگر برای رسیدن به یک سطح یا وضعیت خاص، درخواست کمک کنید، ممکن است احساس کنید که یک شیاد هستید. از آنجایی که به تنهایی نتوانستید به آنجا برسید، شایستگی یا توانایی های خود را زیر سوال می برید.
آدم فوق العاده
این نوع از سندروم فریبنده شامل این باور است که باید سخت کوش ترین کارمند باشید یا به بالاترین سطوح موفقیت ممکن برسید و اگر این کار را نکنید، کلاهبردار هستید.
علائم سندروم ایمپاستر
در ابتدا تصور می شد که مفهوم سندروم ایمپاستر بیشتر در مورد زنان با موفقیت بالا کاربرد دارد. از آن زمان، آن را به عنوان یک پدیده به طور گسترده با تجربه شناخته شده است. سندرم ایمپاستر می تواند هر کسی را تحت تاثیر قرار دهد، بدون توجه به موقعیت اجتماعی، سابقه کاری، سطح مهارت یا درجه تخصص.
در حالی که سندرم ایمپاستر یک اختلال سلامت روان شناخته شده در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5-TR) نیست، اما نسبتا رایج است. تخمین زده می شود که 70 درصد افراد حداقل یک دوره از این پدیده را در مقطعی از زندگی خود تجربه خواهند کرد. اگر تعجب می کنید که آیا ممکن است به سندرم ایمپاستر مبتلا باشید، سوالات زیر را از خود بپرسید:
-
آیا حتی برای کوچکترین اشتباهات یا ایرادات کارتان عذاب میکشید؟
-
آیا موفقیت خود را به شانس یا عوامل بیرونی نسبت می دهید؟
-
آیا حتی به انتقاد سازنده حساس هستید؟
-
آیا احساس می کنید که به ناچار به عنوان یک فرد جعلی شناخته می شوید؟
-
آیا تخصص خود را حتی در زمینه هایی که واقعا از دیگران مهارت دارید کم اهمیت می دانید؟
اگر اغلب احساس می کنید که یک کلاهبردار یا متقلب هستید، ممکن است صحبت با یک درمانگر مفید باشد. تفکر منفی، شک به خود و خود تخریبی که اغلب مشخصه سندروم فریبنده است، می تواند بسیاری از بخش های زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهد. برخی از ویژگی های رایج سندرم ایمپاستر عبارتند از:
-
ناتوانی در ارزیابی واقعی شایستگی و مهارت های خود
-
نسبت دادن موفقیت خود به عوامل خارجی
-
تحقیر عملکرد خود
-
ترس از اینکه انتظارات را برآورده نکنید
-
بیش از حد
-
خرابکاری در موفقیت خود
-
شک به خود
-
تعیین اهداف بسیار چالش برانگیز و احساس ناامیدی در هنگام کوتاهی
تاثیر سندروم ایمپاستر
برای برخی افراد، سندرم ایمپاستر می تواند انگیزه دستیابی به موفقیت را تقویت کند، اما این معمولا به قیمت تجربه اضطراب مداوم است. برای مثال، ممکن است بیش از حد آماده شوید یا بسیار سخت تر از حد لازم کار کنید تا "مطمئن شوید" کسی متوجه کلاهبرداری شما نشود. در نهایت، اضطراب بدتر می شود و ممکن است منجر به افسردگی شود.
این یک چرخه معیوب ایجاد می کند، که در آن فکر می کنید تنها دلیلی که از آن سخنرانی در کلاس جان سالم به در بردید این بود که تمام شب را برای تمرین بیدار ماندید. یا فکر می کنید تنها دلیلی که از آن مهمانی یا جمع خانوادگی عبور کردید این بود که جزئیات همه مهمان ها را حفظ کرده اید تا همیشه ایده هایی برای صحبت های کوچک داشته باشید. مشکل سندرم ایمپاستر این است که تجربه خوب انجام دادن کاری هیچ تغییری در باورهای شما ایجاد نمی کند. این فکر هنوز در سرت نق می زند که "چه چیزی به من این حق را می دهد که اینجا باشم؟" هرچه کارهای بیشتری انجام دهید، بیشتر احساس تقلب می کنید. گویی نمی توانید تجربیات موفقیت خود را درونی کنید.
اگر بازخورد اولیه دریافت کرده باشید مبنی بر اینکه در موقعیت های اجتماعی یا عملکردی خوب نیستید، از نظر اضطراب اجتماعی منطقی است. باورهای اصلی شما در مورد خودتان آنقدر قوی هستند که تغییر نمی کنند، حتی اگر شواهدی بر خلاف آن وجود داشته باشد. روند فکر این است که اگر خوب کار کنید، باید نتیجه شانس باشد. افرادی که سندرم ایمپاستر را تجربه می کنند تمایل دارند در مورد احساس خود با کسی صحبت نکنند و در سکوت مبارزه می کنند، درست مانند کسانی که دارای اختلال اضطراب اجتماعی هستند.
علت سندروم ایمپاستر
در اولین مطالعات، محققان دریافتند که سندرم ایمپاستر با عواملی از جمله پویایی اولیه خانواده و کلیشه های جنسیتی مرتبط است. با این حال، تحقیقات بعدی نشان داد که این پدیده در افراد با هر پیشینه، سن و جنسیت رخ می دهد. در ادامه برخی علت های ایجاد سندرم ایمپاستر در افراد مطرح شده است.
تربیت خانوادگی
تحقیقات نشان می دهد که تربیت و پویایی خانواده می تواند نقش مهمی در سندرم ایمپاستر ایفا کند. به طور خاص، سبک های فرزندپروری که با کنترل یا محافظت بیش از حد مشخص می شوند، ممکن است در ایجاد سندرم ایمپاستر در کودکان نقش داشته باشند. برای مثال، شما ممکن است از خانواده ای آمده باشید که برای موفقیت بسیار ارزش قائل هستند. یا ممکن است والدینی داشته باشید که بین تمجید کردن و انتقاد کردن به این طرف و آن طرف می رفتند. مطالعات همچنین نشان می دهد که افرادی که از خانواده هایی هستند که سطوح بالایی از تعارض با مقدار حمایت کم را تجربه کرده اند، ممکن است بیشتر به سندروم ایمپاستر مبتلا شوند.
فرصت های جدید کار یا مدرسه
ما همچنین می دانیم که ورود به یک نقش جدید می تواند باعث ایجاد سندرم ایمپاستر شود. برای مثال، شروع دانشگاه ممکن است این احساس را در شما ایجاد کند که انگار به آن تعلق ندارید و توانایی ندارید. همچنین ممکن است هنگام شروع یک موقعیت جدید در محل کار، همین احساسات را تجربه کنید. به نظر می رسد که نشانگان ایمپاستر زمانی که افراد در حال گذراندن مراحل گذار هستند و چیزهای جدید را امتحان میکنند، شایع تر است. فشار برای دستیابی و موفقیت، همراه با فقدان تجربه، می تواند باعث ایجاد احساس بی کفایتی در این نقش ها و موقعیت های جدید شود.
شخصیت
برخی از ویژگی های شخصیتی نیز با خطر بالاتر تجربه سندروم ایمپاستر مرتبط است. برخی از صفات یا ویژگی هایی که ممکن است نقش داشته باشند عبارتند از:
-
خودکارآمدی پایین: خودکارآمدی به باور شما به توانایی خود برای موفقیت در هر موقعیتی اشاره دارد.
-
کمال گرایی: کمال گرایی نقش مهمی در سندرم فریبکار دارد. ممکن است فکر کنید که نسخه عالی برای مکالمات وجود دارد و نمی توانید چیز اشتباهی بگویید. همچنین ممکن است در درخواست کمک از دیگران مشکل داشته باشید و به دلیل استانداردهای بالای خودتان کار را به تعویق بیندازید.
-
روان رنجورخویی: روان رنجوری یکی از پنج بعد بزرگ شخصیتی است که با سطوح بالاتری از اضطراب، ناامنی، تنش و احساس گناه مرتبط است.
راه های کنار آمدن با سندروم ایمپاستر
برای پشت سر گذاشتن سندرم ایمپاستر، شروع به پرسیدن چند سوال سخت از خود کمک می کند. در اینجا چند مورد برای بررسی وجود دارد:
-
چه باورهای اصلی در مورد خودم دارم؟
-
آیا معتقدم که لایق عشق ورزیدن هستم؟
-
آیا باید کامل باشم تا دیگران مرا تایید کنند؟
برای پشت سر گذاشتن این احساسات، باید در مواجهه با برخی از باورهای عمیقا ریشه دار که در مورد خود دارید، راحت باشید. این تمرین می تواند سخت باشد زیرا ممکن است حتی متوجه نشوید که آنها را نگه داشتید، اما در اینجا چند تکنیک وجود دارد که می توانید از آنها استفاده کنید:
-
احساسات خود را به اشتراک بگذارید و با دیگران در مورد احساس خود صحبت کنید. باورهای غیرمنطقی وقتی پنهان می شوند و در مورد آنها صحبت نمی شود، پنهان می مانند.
-
روی دیگران تمرکز کنید. در حالی که ممکن است این کار غیر منطقی به نظر برسد، سعی کنید به دیگران در شرایط مشابه شما کمک کنید. اگر فردی را دیدید که بی دست و پا یا تنها به نظر می رسد، از او سوالی بپرسید تا او را وارد گروه کنید. همانطور که مهارت های خود را تمرین می کنید، به توانایی های خود اعتماد خواهید کرد.
-
توانایی های خود را ارزیابی کنید. اگر باورهای دیرینه ای در مورد بی کفایتی خود در موقعیت های اجتماعی و عملکردی دارید، یک ارزیابی واقع بینانه از توانایی های خود داشته باشید. دستاوردهای خود و آنچه در آن مهارت دارید را بنویسید، سپس آنها را با ارزیابی خود مقایسه کنید.
-
قدم های کوچک بردارید. روی انجام کارها به طور کامل تمرکز نکنید، بلکه کارها را به خوبی انجام دهید و برای اقدام به خود پاداش دهید. به عنوان مثال، در یک مکالمه گروهی، نظری را ارائه دهید یا داستانی درباره خود به اشتراک بگذارید.
-
افکار خود را زیر سوال ببرید. همانطور که شروع به ارزیابی توانایی های خود می کنید و قدم های کوچک برمی دارید، از منطقی بودن افکار خود سوال کنید. آیا با توجه به همه چیزهایی که می دانید، باور اینکه شما یک کلاهبردار هستید منطقی است؟
-
دست از مقایسه بردارید هر بار که در یک موقعیت اجتماعی خود را با دیگران مقایسه می کنید، ایرادی در خودتان پیدا می کنید که به احساس خوب نبودن یا تعلق نداشتن دامن می زند. در عوض، در طول مکالمه، بر گوش دادن به صحبت های طرف مقابل تمرکز کنید. واقعا علاقه مند به یادگیری بیشتر باشید.
-
از رسانه های اجتماعی در حد اعتدال استفاده کنید. می دانیم که استفاده بیش از حد از رسانه های اجتماعی ممکن است با احساس حقارت مرتبط باشد. اگر سعی کنید تصویری را در رسانه های اجتماعی به تصویر بکشید که با شخصیت واقعی شما مطابقت ندارد یا دستیابی به آن غیرممکن است، فقط احساس کلاهبرداری شما را بدتر می کند.
-
از مبارزه با احساسات خود دست بردارید. با احساسات عدم تعلق نجنگید. در عوض، سعی کنید به آنها متمایل شوید و آنها را بپذیرید. تنها زمانی که این احساسات را بپذیرید، می توانید شروع به کشف باورهای اصلی کنید که شما را عقب نگه می دارند.
سوالات متداول
1- سندرم ایمپاستر چیست؟
در سندرم ایمپاستر با وجود هر موفقیت واقعی که به دست آورده اید، احساس می کنید شبیه یک آدم ساختگی یا فیک هستید که در متن مقاله شرح داده شده است.
2- انواع سندروم ایمپاستر چیست؟
سندرم ایمپاستر و خود ویرانگری را می توان به پنج نوع اساسی تقسیم کرد که در متن مقاله تمام انواع آن کامل توضیح داده شده است.
3- علائم سندروم ایمپاستر چیست؟
اگر اغلب احساس می کنید که یک کلاهبردار یا متقلب هستید، ممکن است درگیر این سندرم باشید که در متن مقاله شرح داده شده است.